جلسه دهم .. اعتماد(بخش دوم)

ساخت وبلاگ

به نام خدا ..

جلسه دهم .. اعتماد(بخش دوم) ..

پیوست به جلسه قبل که در موردبحث خیلی مهم اعتماد بود این جلسه هم به ادامه همون بحث می پردازیم ولی به علت گستردگیه مطلب وابسته به بحث اعتماد میتونم جلسات زیادی رو صرف این کنم که اعتماد رو بیان کرد .. خب در جلسه قبل بیان شد که بحث اعتماد فقط به لفظ نیست یعنی نمیشه گفت (محمد به علی بگه من به تو اعتماد دارم)ولی در باطن اصلا علی رو نمیشناسه بهترین اعتماد در مرحله اول باید بین اعضای خانواده صورت بگیره سپس گستردگی روابط باعث بزرگ شدن اعتماد بین طرفین بشه پس مهم هست که اول اعتماد کردن رو از خانواده شروع کنیم چطوری ..؟ خب برای شروع کردن یک رابطه توام با اعتماد باید زندگی شکل دیگه ای به خودش بگیره .. بایدجلسات قبل رو خیلی واضح تر و با دقت بیشتری به خاطر بسپارید سپس شروع کنید به اعتماد سنجی ..یکی از دلایل مهمی که افراد نمیتونن به بقیه اعتماد کنند عدم کنترل احساسات هست یعنی به قول معروف وقتی از کسی بپرسی چرا به من اعتماد نداری..؟ مطمئنا پیش اومده در جواب شما بگه به بقیه اعتماد کردم به هیچ جا نرسیدم تو هم یکیش .. خب درجاهایی حق با اون هست ولی اعتماد کردن چون از خانواده شروع نمیشه پیامدای بدی درست میکنه ..بهتره اعتماد رو از اینجا در خانواده شروع کنیم:

یک:وقتی کاری رو به یکی از اعضای خانواده سپردیم به این فکر کنیم که مطمئنا انجامش میده ..

دو:همیشه احتمالات رو در نظر بگیریم

سه:وقتی داریم به اعضای خانواده اعتماد میکنیم باید همه ی تفکرات منفی رو کنار بذاریم چون اگر قرار باشه به طرف بگیم تو نمیتونی غیرممکنه و این حرفها اون هم شکسته میشه  ..

چهار:وقتی به شخص میگید و کار رو به اون میسپارید برای اینکه نتونه کار رو موفق انجام بده براش راحتی اون بعضی کارها رو انجام بدید .. ولی نذارید بفهمه ..

ذهنی موفق ...
ما را در سایت ذهنی موفق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : Allen Wildon drallenwildon بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 31 / 1 ساعت: 14:44