جلسه سوم .. احساسات ..

ساخت وبلاگ

 

 

به نام خدا ..                             

 

 

 

جلسه سوم ..

خب ما در دو جلسه قبل مقدمه ای بر اینکه از کجا باید شروع کنیم به یکسری نتیجه رسیدیم که پیوست در این جلسه مختصرا به اونها اشاره میکنیم ..

1.ما باید در مرحله اول درک دیگران را تا مدتیکنار بگذاریم ..

2.مرحله دوم سعی کنیم به خودمون اهمیت بدیم ..

3.سعی کنیم برای مدتی با خودمون راز و نیاز کنیم

اما در جلسه سوم و بعد این قراراست مباحث را بیشتر باز کنیم یعنی به موشکافی خودمون بپردازیم ..

ولی هر جلسه که بعد از جلسه سوم برگذار میشه یه موضوع خاص رو تبعیت میکنه و این جلسه موضوعش احساسات هست ..

ما همیشه پیش خودمون فکر میکنیم که ادمی پر از احساسات هستیم ..؟! کسی که خیلی دلش میسوزه ..بلااستثنا همه ما همینطوری فکر میکنیم کمتر کسی به این نکته جواب رد میده که بگه من بی احساسم حتی قاتل ..!! اما ایا این درسته ..؟یعنی این ماجرا قابل قبوله که حتی قاتل هم خودش رو با احساس تلقی کنه ..؟ مسلما نه ولی ما کاری به قاتل بودن شخصی نداریم .. یعنی اینکه کسی با احساس هست یا نه به ما مربوط نمیشه .. ما حدالامکان بسته به شرایطی که درش قرار داریم باید احساسات خودمون رو بروز بدیم .. ما اصولا سعی میکنیم همه جا یک نوع احساسات نشون بدیم ... توی مهمونی رسمی..!! توی مهمونی خانوادگی ..!! بین جمع دوستان ..!! توی دانشگاه .. !! ولی بازهم ایست .. این حرکت هم اشتباهه .. ولی چرا ..؟

بروز احساسات نقش بسزایی در نشون دادن خلاقیت ذهن ما داره ..؟ چطور ..؟؟؟!!!

وقتی ما بتونیم در مواقع مناسب قدرت جلوگیری و حمله احساسات رو داشته باشیم ذهن ما روی احساسات چیره میشه .. یعنی درواقع طبق دستور احساسات ما فعال و غیر فعال میشه .. باید برای هر بخش و موقعیتی ک در ان قرار داریم یه برنامه خاص بریزیم خواهیم دید که طی یه موقعیت اندک سریع قدرت واکنش بالایی پیدا میکنیم ..!! یعنی میتونیم وقتی توی جلسه رسمی هستیم احساسات مخصوص خودش رو بروز بدیم .. و وقتی توی جمع خانواده هستیم احساسات مختص به خودش .. و حتی حین قرار گرفتن در دو مکان مختلف احساسات رو هر لحظه تغییر بدیم .. !!

پس با یه برنامه ریزی برای تصمیم گیری و تمرین موضعی چند وقتی میتونیم خیلی از احساسات رو متناسب با مکان مشخص تغییر بدیم ..این موضوع رو با یه مثال می بندم ..ما توی موقعیتهای احساسی زیادی قرار میگیریم .. نمونش وقتی توی دفتر کارمون احساساتمون جریحه دار بشه وقتی توی موقعیت منزل قرار بگیریم خانواده اسیر شکست احساسات ما مشین ..؟

یعنی اینجا تداخل شدیدی رخ داد .. یعنی ما دوتا از احساسات رو قاطی کردیم .. پس یادمون نره هر مکان احساسات خاص خودش رو میطلبه ..

موفق باشید ..

 

ذهنی موفق ...
ما را در سایت ذهنی موفق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : Allen Wildon drallenwildon بازدید : 135 تاريخ : يکشنبه 11 / 12 ساعت: 1:28