جلسه هفتم ..

ساخت وبلاگ

 

به نام خدا

جلسه هفتم .. ارتباط ..

خب اول از هرچیزی باید بگم که عید رو پیشاپیش تبریک میگم من از اون دسته ادمهایی هستم که دوست داره همیشه لحظه شماری کنه و به همین دلیل لحظه شماری عید رو خیلی مهم تلقی میکنم .. پس از امروز تا عید سال نو فقط به تدبیری 3 روز مونده ..

اما اگه از لحظه شماری برای عید بگذریم من یه موضوع جالب رو برای این جلسه در نظر گرفتم که زیاد با عید هم مداخله داره عید های ما معمولا با این موضوع رونق بیشتری میگیرن ولی من فعلا موضوع رو برای رسیدیگی به خودمون انتخاب کردم بعد دیگران ..

خب پیوست به جلسات قبل نکاتی راجه به خودمون و ارجاع به خودمون بیان کردیم که اصولا چون مطالب گاها زیاد هست همیشه فقط اولش خونده میشه واسه همین اگه یه چند دقیقه رو برای خوندن مطالب صرف کنین اتفاقی نمی افته تازه خیلی هم بدرد میخوره .. خب اتفاق جالب توی زندگی اکثر ماها وقتی میوفته که خصوصیات یه ادم جال رو داشته باشیم ..؟؟؟ امام این ادم جالب چه نوع شخصیتی داره .. من شیش جلسه رو درمورد ادمی که میتونه جالب باشه توضیح دادم ولی به اختصار که خودم همیشه میگم مهمترین بحثی که باید بهش پرداخته بشه احساسات هست .. ولی از گزینه های اضافه بگذریم ارتباط یعنی چی .. اصولا ارتباط رو همه میدونن یعنی برقراری رابطه بین یکسری چیز .. این چیزها میتونن هرنوع وسیله یا حتی انسان باشن .. اما من میخام فعلا ارتباط رو با خودمون برقرار کنیم .. گاها نیازه به قلب رجوع کنیم .. علایق رو از قلب ببینیم .. احساسات رو درونش کنترل کنیم .. خودمون رو باز بینی کنیم ..به مغزمون مراجعه کنیم اتفاقاتی که داره انالیز میکنه رو ببینیم بریم درمورد نحوه برقراری ارتباط با مغز رو بررسی کنیم بفهمیمش ما بغیر اینکه باید دیگران رو خوشحال کنیم اول باید خودمونو سمت خودمون جذب کنیم خیلی مریضیها از اینکه ادم نمیتونه خودش رو درک کنه به وجود میاد ..(مانند افسردگی) .. اصولا دنبال توجه دیگرانیم که فکر میکنیم تا کسی دور ورمون نباشه مریض میشیم .. ولی وقتی تنهاییم تا پیش خودمون نباشیمو نتونیم با خودمون به نحو احسنت ارتباط داشته باشیم مریض میشیم .. این میشه دلیل مهم بیماری های لاعلاج .. کسی که موفق میشه به غیر شیش جلسه قبل میتونه هر وقت که بخاد با نقاط مختلف بدنش و حتی روحش ارتباط برقرار کنه .. یه نکته مهم هم توی بحث ارتباط .. ارتباط داشتن با افکاره ..

من با یه مثال بحث رو تموم میکنم .. وقتی فوتبالیست موقه زدن ضربه یک پنالتی حساس با تفکراتش ارتباط نداشته باشه سپس احساساتش رو کنترل نکنه .. هدفش از این ضربه رو ندونه موفق نمیشه  ..زندگی عین زدن ضربه پنالتی میمونه که باید از هرلحاظ بررسی بشه بعد به هدف نزدیک شد ..

عید پیشاپیش مبارک موفق باشید

 

 

ذهنی موفق ...
ما را در سایت ذهنی موفق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : Allen Wildon drallenwildon بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 26 / 12 ساعت: 16:42